امیرعلی جونمامیرعلی جونم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
باهم بودنمونباهم بودنمون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
حانیه جونمحانیه جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

عمارت با شکوه عشق را پسرم ساخت

اولین پارک رفتن پسرک با بابایی اش

1393/3/21 0:22
نویسنده : مامان جوجه ها
241 بازدید
اشتراک گذاری

امروز عصری بابایی اومده میگه پسرم رو حاضر کن ببرمش پارک !!!!!!!!!!!!!!!!تعجببعدم بریم نون بخریمتعجب

میگم بذار منم حاضر شم باهم بریم ک تنها نباشین...راضی

بابایی میگه: نخیرم جمع مردونه استخندونکتعجب شما بشین درست رو بخونغمگینسکوت

 

آخ ک من قربون مردای خونه اممحبتمحبتمحبت

 

خلاصه که حاضرت کردم و گذاشتمت توی کریر و دادمت دست بابا زیبا

حدود یه ساعتی رفته بودین اما واقعا دلم برات تنگ شده بود و دوست داشتم زود برگردینمحبت

هیچی هم درس نخوندم فردا هم ی امتحان سخت دارمسبز

مامانی چقد خونه بدون تو سوت و کوره چشم و چراغ خونه امبوسبغلمحبتبوس

 

و این اولین باری بود ک من تو خونه بودم و شما نبودی...غمگین

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان عرفان
21 خرداد 93 17:06
سلام عزیزم خیلی خوبه.اما عرفان کمتر از یک ماهش بود که پارک هم رفت و حیات وحش و باغ پرندگان هم رفت.تازه 12 روزه بود که ویلای داداییش لب دریا رفت. بهرحال ماشالله پسری
مامان جوجه ها
پاسخ
سلام امیرعلی هم پارک زیاد رفته اما با مامانش این اولین سری بود که تنها با باباش رفته بود واسه همیت ثبتش کردم عزیزم
مامان الیار
22 خرداد 93 11:52
سلام. چه وبلاگ قشنگی دارین. پسرتون خیلی نازه خدا حفظش کنه .خوشحال می شم با شما تبادل لینک کنم
مامان آویسا
23 خرداد 93 8:52
وااااااااااااااااااااااي عزيزم چه طوري دل كردي بچه به اين كوچيكي رو بدي به باباش تنهايي دست بابايي درد نكنه كه مراقب گل پسره
مامان جوجه ها
پاسخ
عزیزم به بابایی اش اعتماد دارم