چهارمین سفر امیر علی جونم
سلام به گل پسر خوشکل مامانکه از صبح هنوز خوابه نفسکم.... خوابت آروم مامانی... اومدم از چهارمین سفرت بگم یه سفر کوتاه دو سه روزه به مشهد مقدس... همراه با بابا و مامان من که شما برای اولین بار تو عمرت سرما خوردی اونم شدید مشهد هم هوا حسابی سرد و بارونی بود این مدت و ما نشد اونجوری که دلمون می خواست بگردیم... و کلی مراعات شمارو می کردیم که بدتر نشی... دو بار رفتیم حرم که ی بارش رو شما با بابایی رفتی و ضریح مطهر رو بوسیدی اما مثل سفرای قبلی تو ماشین کلی اذیت کردی و همش گریه می کردی و کلا با ماشین نمیسازی... البته در یک صورت خیلی آروم بودی تو ماشین که رو پای بابایی باشی و پشت فرمون!!! جدیدا که بابایی رو هم نمیذ...